تقریباً همه کوچها، مربیان و انسانهای تأثیرگذار جهان، چیزی را در گذشته خود تجربه کردهاند که مسیر آنها را دگرگون کرده است. شما یک مربی هستید و این فرصت را دارید که بر زندگی افراد زیادی، تأثیر مثبت بگذارید و این کار سادهای نیست؛ قطعا چالشهای بسیار زیادی خواهید داشت اما تمایل شما برای بهتر شدن و شناسایی نقاط ضعف خود، شانس پیروز شدنتان در دنیای رقابتی را افزایش میدهد. که در این مقاله برای شما 7 اشتباه رایج کوچینگ را توضیح می دهیم. البته قبل از شروع مطلب می توانید 10 اشتباه مخرب در کوچینگ را ابتدا مطالعه نمایید.
7 اشتباه رایج کوچینگ :
شما واقعا چه میخواهید؟
میخواهید چه نوع کوچی باشید و چگونه تاثیری بر زندگی افراد بگذارید؟
بسیاری از کوچها همچنان نمیدانند چه کسی و چه چیزی میخواهند شوند. آنها جدیدترین تکنیکها و مدرنترین ابزارها را به کار میگیرند اما فراموش میکنند که به عنوان یک شخص چه کسی هستند و به طور خاص میخواهند چه تاثیری بر افراد بگذارند.
از اشتباه نترس!
در اول بگویم که یکی از 7 اشتباه رایج کوچینگ ترس از اشتباه است. کوچینگ قرار است روحیه همکاری، مهارت ارتباطی در محیط کار و برقراری ارتباط موثر، همراه با اعتماد و احترام ایجاد کند. مسلم است در مسیر این نوع همکاریها همیشه سنگها، چالهها و مسیرهای انحرافی زیادی قرار دارند. با این حال، اگر بتوانید علائم جاده را بخوانید، میتوانید بسیاری از این موانع را به راحتی مدیریت کنید و پشت سر بگذارید.
هیچ راز عجیبی وجود ندارد
راز موفقیت کوچینگ، تنها اجتناب از هفت اشتباه رایج است که گاهی اصلا به چشم نمیآیند. در صورت آگاهی از این موانع و تصمیم جدی برای توسعه مهارتهای مربیگری یا کوچینگ خود، میتوانید به سادگی چالشها، تعارضات، گردشهای مالی ناامیدکننده و … را مدیریت کنید و از آسیبهای آن بکاهید.
اشتباه شماره یک: قایق را تکان ندهید
بسیاری از کوچها تصور میکنند، زمانیکه نمیتوانند جلسه را کنترل کنند یا حرف مناسبی برای گفتن ندارند، بهترین راه این است که هنگام صحبت مراجعه کننده، اطراف را نگاه کنند یا با چشمان بسته سرشان را پایین بیاندازند و به فکر فرو روند. این دقیقا بدترین کاری است که میتوانید انجام دهید.
تصور کنید در دریایی مواج گرفتار شدهاید. آیا با بالا و پایین پریدن در قایق، راه نجات بیشتری دارید یا اینکه از دیگران درخواست کمک کنید؟ وقتی نگرانی دارید یا حتی مشکلی را احساس میکنید، با سکوت و توجه نکردن به این نگرانیها بیشتر به تشدید شدن سردرگمی خود میافزایید.
راهکار:
سوالات خود را واضح مطرح کنید! در مورد آن مفصل صحبت کنید، ابهامات را برطرف کنید تا افراد به درک درستی از روح پرسشگری دستیابند. بدیهی است تا زمانیکه شما صادقانه و راحت سوالاتتان را نپرسید، مراجعهکنندهها هم نمیتوانند به اندازهای که باید با شما همکاری کنند.
اشتباه شماره دو: تأخیر
برخی از افراد با دیدنتان، به فکر فرصتی میافتند که با شما جلسات کوچینگ داشته باشند اما با بهانههای مختلف به تعویق میاندازند “امروز خیلی شلوغ هستم”، “در زمان مناسبتر حتما انجام میدهم”، “شاید در یک فرصت بهتر امتحان کنم” و.. به این صورت آنها در انتظار لحظه جادویی تغییر مینشینند و در همین فاصله دچار مشکلاتی میشوند.
راهکار:
مردم را به مکالمه دعوت کنید و برای صحبت با آنها و گوش دادن به دغدغههایشان وقت بگذارید. قرار نیست همیشه آنها به شما مراجعه کنند. اگر حس میکنید نیاز به کمک دارند شما پیش قدم شوید. موقعیتها را کاوش کرده و تا حد امکان برای مشکلاتشان راه حل پیشنهاد کنید.
اشتباه شماره سه: تخلیه اطلاعات
برخی از کوچها لیست جامعی از تمامی مشکلات و دغدغهها و اشتباهات مراجعهکننده تهیه میکنند و پس از طولانی شدن لیست، به یکباره به تمامی موضوعات گفته شده میپردازند! وقتی فهرستی از نگرانیها را بر سر مردم میریزید، آنها اغلب با دفاع و سرپوش گذاشتن واکنش نشان میدهند و حالت دفاعی میگیرند.
راهکار:
متمرکز باشید! گزینشی و نکتهوار درباره موضوعات مکالمه داشته باشید. مردم از صحبت کردن در مورد یک یا دو موضوع مشخص و همسو بیشتر استقبال میکنند. قرار نیست آنها را با پیشنهادات و تغییرات زیاد غرق کنید. تنها یک راهحل با کیفیت، موثرتر از بسیاری از راهحلهای پیچیده و ضعیف است.
اشتباه شماره چهار: عدم تسلط
چارمین مورد از 7 اشتباه رایج کوچینگ نداشتن تسلط کافیه. گاهی با باز شدن باب گفتگو، دریچه سیل کلمات را نمیتوان کنترل کرد. این مکالمات کمکم به طوفان آتشین اتهامات، انکار اشتباهات، عصبانیت و دفاعیههای بلندبالا تبدیل میشود. اکثریت قریب به اتفاق کوچها، به 75% مباحث مهم کوچینگ تسلط دارند اما آیا باید تمام دانش خود را با سخنرانیهای غرا، در یک جلسه به رخ افراد کشید؟
اشتباه همینجا است که برخی حس میکنند اگر حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشند، تخصص و خرد بیشتری از خود به نمایش میگذارند.
راهکار:
کافی است قبل از هر جلسه برنامهریزی کوتاهی کنید. افکار خود را مرور کنید و صحبتهای مهم را تمرین کنید. صحبتهایتان را به قسمتهای مختلف تقسیم کنید و در هر قسمت بیشتر از چند دقیقه حرف نزنید. در عوض به عکسالعمل و صحبتهای طرف مقابل نسبت به حرفهایتان توجه کنید. به طور کلی، هنگامی که بیش از 55 درصد زمانتان را صرف صحبت کردن میکنید، از مرزهای استاندارد فراتر رفتهاید.
اشتباه شماره پنج: فرصت نمیدهید
قطعا شما هم همانند بسیاری از کوچها، به تخصص خود افتخار میکنید و اصولا احساس میکنید که چیزهای زیادی برای ارائه دارید و فقط شمایید که میدانید چه چیزی بهتر است. اما گاهی فراموش میکنید که در مسیر کوچینگ باید طوری مدیریت کنید تا دیگران هم احساس مالکیت داشته باشند. شما باید توانایی مشارکت در بحثها، حل مشکلات، پیدا کردن راهحلها و ورود به طوفانهای فکری را به آنها بیاموزید تا به خودباوری برسند و لذت پیروزی را بچشند.
راهکار:
گنجینه افتخارات خود را کنار بگذارید و به مراجعهکنندگان فرصت ابراز وجود دهید. قبل از قضاوت و طرح مسئله، از آنها سوال بپرسید. سعی کنید به جای دیکته کردن راهکارها، آنها را راهنمایی کنید. چیزی که به شما کمک میکند این است که دریابید طرف مقابلتان دقیقا چه میداند و چه راهحلها و نقطه نظراتی دارد.
اشتباه شماره شش: حمله
این امکان وجود دارد که درجلسات با افرادی مواجه شوید که بر روی نقصهای خود سرپوش میگذارند، برای تمام شکستهایشان دیگران را مقصر میدانند و دائما تلاش میکنند مانند قربانیان رفتار کنند تا بیمسئولیتی خود را توجیه کنند. برخی تصور میکنند در این شرایط باید با نهیب زدن این افراد را متوجه تفکر اشتباهشان کرد. در صورتی که بدترین روش این است که شما به صورت تهاجمی، با صحبتهای سرزنشگرانه به آنها حمله کنید.
راهکار:
کوچینگ صحیح، یعنی مدیریت تمام این شرایط غیرقابل پیشبینی و کنترل اوضاع با استفاده از تکنیکهای روانشناسی. موفقیت در این مواقع، مستلزم این است که شما یک قدم به عقب بروید تا همه عوامل را با دیدی درست بررسی کند. معمولاً برخی مشکلات، ریشه در مسائل جدی دارند. نقاط آسیبپذیر افراد را بیابید و با این اکتشاف به خنثی کردن بمب فعال شده کمک کنید.
اشتباه شماره هفت: انکار
یکی دیگه از 7 اشتباه رایج کوچینگ بحث، انکار هستش. برخی کوچها روابط دو طرفه ایجاد نمیکنند. واضح است که دیدن عیبها و نیازهای دیگران برای مردم، آسانتر از تشخیص خطاها و نیازهای خودشان است. کوچهایی که با این چالش روبرو هستند، ناخودآگاه ممکن است تمایل داشته باشند نتایج مثبت اتفاقات را به رفتار یا عملکرد خود نسبت دهند، اما نتایج منفی را به دیگران یا عوامل بیرونی نسبت دهند. در واقع در صورت عدم موفقیت، سهم خود را از این رویداد کاملا انکار میکنند.
راهکار:
سعی کنید مشارکت خود را در مسائل کاملا مشخص کنید و برای عملکرد خود، از دیگران بازخورد بگیرید. اگر دیگران کاستیهای شما را متذکر میشوند، دفاع نکنید! از آنها بخاطر انتقاد سازندهشان تشکر کنید. این کار نه تنها حرفهای بودن شما را نشان میدهد بلکه سرعت پیشرفت شما و اصلاح اشتباهاتتان را بسیار زیاد میکند.
در نهایت..
تمام نکات بالا میتواند مزیت رقابتی شما نسبت به دیگران باشد. گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد افرادی که با زور و دعوا و تحکم با مراجعین صحبت میکنند زودتر به نتیجه میرسند. گول نخورید! این تاکتیکها فقط منجر به استرس، خستگی و کاهش انگیزه برای همه میشود. در عوض، اجازه دهید تعامل شما و دیگران، محترمانه، صادقانه و با عملکرد بالا و درواقع برد-برد باشد تا رضایت شخصی هر دو طرف را به همراه داشته باشد.
منبع:
مقالات مرتبط