به طور مثال، فرض کنید که باید برای گزارش کلیدی داده جمع کنید، ولی هرگز در زمینۀ داده تخصص نداشتهاید. احتمالاً، یکی از اعضای تیم شما دقیقاً مهارتهای لازم را دارد و با کمالمیل حاضر است که از آنها استفاده کند. با کمک رهبری بر اساس نقاط قوت، هر دو شما میتوانید به اهدافتان برسید.
در این مطلب، به کمک یکی از مهارتهای رهبری، نحوه استفاده از این رویکرد را برای پرورش خود و اعضای تیم بررسی میکنیم. همچنین مزایا و معایبش و نقش آن را در افزایش تأثیرگذاری رهبران بررسی میکنیم.تا انتهای این مقاله همراه مرکز بیزینس کوچینگ ایران باشید
معنی رهبری بر اساس نقاط قوت
رهبری بر اساس نقاط قوت یعنی توانایی شناسایی و نهایت استفاده از نقاط قوت خود و اعضای تیم.
البته، منظور این نیست که شما یا تیمتان باید دست از یادگیری مهارتهای جدید بردارید. بلکه، باید بتوانید کارهایی که در آنها مهارت ندارید را به افراد باتجربهتر و ماهرتر تفویض کنید.
دو مشاور محل کار، تام رث و بری کانچی در کتاب خود با عنوان «رهبری با تکیه بر نقاط قوت: رهبران موفق و تیم هایشان و چرایی پیروی افراد» معتقدند که بازه تواناییهای تیمهای ممتاز وسیع است. با شناخت نقاط قوت کلیدی هر یک از اعضای تیم، میتوانید طوری از انها استفاده کنید که به کل تیم سود برساند.
علت اهمیت رهبری بر اساس نقاط قوت
این رویکرد چندین فایده برای رهبری و عملکرد تیم شما دارد.
اولاً، با پذیرش نیاز به کمک و قبول کمک اعضای تیم، نهتنها تفویض صحیح را ترویج میدهید، بلکه سبک رهبری اجماعی یا «عدم مداخله» را نیز برقرار میکنید.
درخواست کمک نشانه قدرت است، نه ضعف، و به شما کمک میکند که روی مهارتهای اصلی تان تمرکز کنید.
تقسیم مسئولیتها میتواند خلاقیت، نوآوری و حس تسلط و هدف را در تیمتان اشاعه دهد. با شناخت نقاط قوت اعضای تیمتان، اعتمادتان را به تواناییهایشان نشان میدهید. در نتیجه، آنها با اعتماد به نفس بیشتری صحبت میکنند و نظراتشان را بیان میکنند. آنها قدرت تخصصی پیدا میکنند، که میتواند انگیزه و خودارزشمندی آنها را بالا ببرد.
رهبری بر اساس نقاط قوت میتواند مشارکت و رضایت شغلی تیم را بالا ببرد. پیمایش گالوپ نشان داد که اگر مدیران همواره روی نقاط قوت کارکنان تمرکز کنند، تنها یک درصد از کارکنان بی رغبت میشوند، ولی 40 درصد در صورت نادیده گیری مهارتهایشان دلسرد میشوند.
بعلاوه، این رویکرد شما را ترغیب میکند که افراد را بر اساس تواناییها و استعدادهای فردی شان استخدام کنید، نه فقط به خاطر اینکه مهارتها و تجربهشان شبیه شماست. این کار میتواند انسجام تیم را بالا ببرد، چون بهجای رقابت اعضای تیم بر سر یک «قلمرو»، آنها همدیگر را تکمیل میکنند. این رویکرد میتواند تیم متنوع تری را با نقاط قوت، مهارتها، دیدگاهها و ارزشهای فرهنگی مختلف تشکیل دهد.
خطرات رهبری بر اساس نقاط قوت
علیرغم فواید بالا، رویکرد رهبری بر اساس نقاط قوت چندین عیب بالقوه هم دارد.
اولاً، اگر افراد را تشویق کنید که تنها روی نقاط قوتشان تمرکز کنند، ممکن است فرصت رشد کمتری داشته باشند. گاهی بهتر است اعضای تیمتان را وارد حوزه ناشناخته کنید تا مهارتهای پنهانشان را کشف کنند. تمرکز بر روی نقاط قوت و استعدادهای فردی نباید موجب نادیدهگیری ضعفهای جدی در مهارت یا دانش شود.
میتوانید اعضای تیمتان را محدود به وظایف تکراری کنید. در نتیجه، شاید اعضای تیمتان خسته، آزردهخاطر یا ناراحت شوند که دیگران وارد حوزه تخصصی جدید میشوند، ولی آنها نه. از طرف دیگر، شاید اعضای تیم خیلی راحت شوند و خلاقیت و نوآوری شان کم شود.
گاهی انسجام بالای تیمی ممکن است منجر به تفکر گروهی شود. در این حالت، اعضای مخالف حرفی نمیزنند، چون نمیخواهند که خلاف بقیه نظر بدهند.
این مسئله ممکن است منجر به مشکل «استخدام کلیشهای» شود، یعنی بهجای افرادی که فرهنگتان را واقعاً غنیتر میکنند، تنها افراد هم عقیده خودتان را استخدام میکنید.
در برخی موارد، تمرکز بر نقاط قوت فردی ممکن است انسجام و تأثیرگذاری تیمی را کاهش دهد. اگر هرکسی در حوزه خودش «رهبر» باشد، در تعیین اهداف کلی تیم به مشکل میخورید.
نقاط ضعف و قوت اساسی تیمها و رهبران چه هستند؟
اگر از رویکرد رهبری بر اساس نقاط قوت در تیم خود استفاده میکنید، باید تمام مهارتهای «نرم» و همچنین تواناییهای فنی و عملیاتی لازم را برای انجام کارها پوشش دهید.
راث و کانچی چهار مؤلفه کلی را برای عملکرد تیمی تأثیرگذار و رهبری قوی تعریف میکنند:
- اجرا: توانایی انجام کارها. مجری خوب در زمینۀ چیدمان و کنترل وظایف، رویدادها و افراد مهارت دارد. او ثابتقدم، متمرکز و آماده قبول مسئولیت است.
- نفوذ: قدرت «ترغیب»، تأثیرگذاری یا متقاعدسازی دیگران به حمایت از ایده، پروژه، کار، نگرش یا رویکرد سازمان.
- برقراری ارتباط: توانایی ترغیب افراد به همکاری برای دستیابی به هدف یا آرمان مشترک.
- تفکر راهبردی: افرادی با تفکر راهبردی مهارت بالایی در تحلیل اطلاعات، شناسایی ارتباط بین موضوعات و تفکر اصولی و خلاقانه دارند.
نحوه اجرای رهبری بر اساس نقاط قوت
اولین گام برای اجرای صحیح رهبری بر اساس نقاط قوت این است که لحظهای بایستید و نقاط قوت خودتان را ارزیابی کنید. نقاط قوتتان چه هستند؟ نقاط ضعفتان چه هستند؟
با کمک ابزار تحلیل SWOT فردی، نقاط ضعف و قوتتان را بسنجید. نقاط قوت منحصر به فردتان را کشف کنید و از خودتان بپرسید، «مهارتهای رهبری من در چه حدی هستند؟»
ارزیابی آنلاین نقاط قوت کلیفتون 2.0 (که قبلاً به آن یابنده نقاط قوت گفته میشد) یکی دیگر از راههای مفید تحلیل و نهایت استفاده از نقاط قوت فردیتان است. این سرویس ارزیابی اشتراک محوری است که از طریق پلتفرم گالوپ اکسس به آن دسترسی پیدا میکنید.
باید نقاط قوت افرادتان را هم بشناسید. پس از شناخت کامل نقاط قوت، میتوانید کارشان را با توجه به مهارتهای خاصشان طراحی کنید. به حرفهای اعضا در حین بررسی عملکرد توجه کنید، بخصوص اگر مایل به صحبت دربارۀ مهارتی هستند که قبلاً در آن ضعف داشتند. با مدیریت به شیوه پرسه زنی، نبض تیم را در دست بگیرید و از بازخورد دربارۀ عملکرد خودتان استقبال کنید.
در استخدام نیروی جدید، از مصاحبه بر اساس شایستگی استفاده کنید تا ترکیب عالی از مهارتها و دانش را کسب کنید. هر عضو جدید باید شکافی را در مهارتهای تیمتان پر کند.
نکات کلیدی
در رهبری بر اساس نقاط قوت، بر روی مهارتهای اصلی خود و تیمتان تمرکز میکنید و در حوزههایی که ضعف دارید، کارها را به افراد ماهر واگذار میکنید.
نقاط قوت را میتوان به چهار دسته کلی تقسیم کرد: اجرا، نفوذ، برقراری ارتباط و تفکر راهبردی.
رویکرد رهبری بر اساس نقاط قوت میتواند مهارتهای تفویض شما را بالا ببرد، تنوع تیم را بیشتر کند و سبک رهبری اجماعی تری را خلق کند.
البته، نباید از نقاط ضعف اعضای تیم خود غافل شوید. در صورت غفلت، این نقاط ضعف میتوانند به تیم منسجم ضربه بزنند.در صورت تمایل میتوانید در دوره بیزینس کوچینگ برای بهبود وضعیت کسب و کار خود شرکت کنید
مقالات مرتبط