یکی از استراتژی هایی که اغلب کسب و کارها برای رشد از آن استفاده میکنند این است که سعی میکنند قیمت کالا و خدمات خود را با کمترین هزینه ممکن اعلام کنند یا حداقل قیمت ها را کمتر از قیمت رقبای شان اعلام کنند. یک نکته مهم در بازار وجود دارد و آن هم این است که یک شرکت تا زمانی که میتواند محصولاتش را با قیمت پایین تری ارائه کند ، میتواند فعالیت رقابتی داشته باشد برای اینکه یک شرکت و سازمان بتواند قیمت پایین تری پیشنهاد کند باید از استراتژی رهبری هزینه استفاده کند

استراتژی رهبری هزینه یکی از مواردی است که معمولا شرکت هایی که در آن ها رقابت بر سر کالا و خدمات مختلف است از ان استفاده میکنند ما در این مقاله از سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران قصد داریم به طور کامل درمورد استراتژی رهبری هزینه در کسب و کارها صحبت کنیم اگر دوست دارید بدانید این استراتژی چیست و از آن در کسب و کارهایتان استفاده کنید در ادامه این مقاله همراه ما باشید

در قدم اول بگذارید ببینیم منظور ما از استراتژی رهبری هزینه چیست و چه مزایایی دارد

 استراتژی رهبری هزینه چیست ؟

رهبری هزینه زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت با ارائه کمترین هزینه رهبر یک بازار شود در این حالت میگوییم فلان شرکت رهبر هزینه است حالا سیاست اصلی در این نوع استراتژی چیست؟ برای اینکه یک شرکت بتواند محصولاتش را با قیمت کمتر به فروش برساند اما ضرر های زیادی را متحمل نشود باید هزینه های اضافی در سایر بخش ها مثل توزیع و بسته بندی را کاهش دهد هدف این استراتژی این است که شرکت را به تبدیل به یک رهبر  در بازار کند یا اینکه حداقل سهم فروش بیشتری از رقبا را به دست بیاورد

رهبر هزینه بودن مزایای زیادی دارد شرکت هایی که رهبر هزینه هستند میتوانند همیشه کمترین قیمت را برای محصولات شان تعیین کنند اما همچنان سود دریافت کنند و این کار مزیتی که در مقایسه با شرکت های دیگر ایجاد میکند این است که سایر شرکت ها برای اینکه بتوانند با رهبران قیمت رقابت کنند مجبورند کالاهای خود را با ضرر به فروش برسانند

یکی دیگر از مزیت های رهبران هزینه است که این شرکت ها میتوانند تا حد زیادی رکود و نبود مشتری را بیشتر تحمل کنند چون این شرکت ها از حداقل ترین هزینه ها برای تولید استفاده میکنند بنابراین اگر زمانی رکورد به وجود بیاید هم زیاد نگران نیستند و صرفا ممکن است مقداری از سود شان کاهش پیدا کند

رهبران هزینه شرکت هایی منعطف هستند و به قول معروف دستشان بازتر است به خاطر اینکه کالاهای آن ها با هزینه بسیار کمی تولید میشود آن ها میتوانند هر زمان که خواستند روی کالاهای شان تخفیف بگذارند و کارهای مشابه این را انجام دهند

البته نباید این نکته را هم فراموش کرد درست است که این استراتژی برای بعضی از شرکت ها استراتژی موفقی است اما نباید یک نسخه را برای همه پیچید ممکن است برای بعضی از شرکت ها این استراتژی جواب ندهد و باعث شود آن ها سهم زیادی از بازار را از دست بدهند بنابراین این استراتژی باید به طور حساب شده مورد بررسی قرار بگیرد تا باعث زیان شرکت ها نشود

یکی دیگر از مسائل مرتبط با استراتژی رهبری هزینه ، موضوعی به نام استراتژی رهبری قیمت است برخی از افراد که به طور کامل با این دو موضوع آشنا نیستند گاهی اوقات این دو موضوع را استراتژی های یکسانی قلمداد میکنند اما این دو کاملا با هم تفاوت دارند

استراتژی رهبری هزینه و رهبری قیمت

همانطور که گفتیم رهبری هزینه به معنای داشت کمترین هزینه عملیاتی ( شامل تولید و توزیع و … ) است اما رهبری قیمت به معنای داشتن پایین ترین قیمت است معمولا شرکتی رهبر هزینه است رهبر قیمت هم هست

برای مثال در بسیاری از مواقع شرکت هایی که رهبر قیمت هستند تلاش میکنند تا کالاهای خود را به ناچیز ترین قیمت بفروشند و حاشیه سود خود را به حداقل ترین حالت ممکن برساند تا به هر قیمتی شده بتوانند سهم خود در بازار را همچنان حفظ کنند قطعا شما هم سایت های خرید آنلاینی را دیده اید که در بعضی مواقع با ارائه تخفیف های بسیار زیاد تلاش میکنند تا با هر قیمتی که شده کالاهای خود را به فروش برسانند این شرکت ها رهبران قیمت هستند چون پایین ترین قیمت را ارائه میکنند اما رهبران هزینه نیستند

ممکن است برای شما هم سوال شود که چگونه میتوان به جای اینکه به رهبر قیمت تبدیل شد به رهبر هزینه تبدیل شویم در ادامه به سراغ این موضوع میرویم فراموش نکنید که تبدیل شدن به رهبر هزینه یک مزیت است اما رهبر قیمت حتی ممکن است صرفا با کاهش قیمت ممکن است باعث ضرر نیز بشود

تبدیل شدن به رهبر هزینه

در ادامه به روش هایی اشاره میکنیم که میتواند شما را به یک رهبر هزینه در بازار خودتان تبدیل کند البته بسیاری از شرکت ها صرفا به یک روش اکتفا نمیکنند و تلاش میکنند تا از روش های مختلف به یک رهبر هزینه خوب تبدیل شوند در ادامه به این راهکارها ا اشاره میکنیم :

1.افزایش مقیاس تولید

حتما این اتفاق برای شما هم افتاده است که فروشندگان برخی کالا ها به شما پیشنهاد خرید عمده را داده اند زمانی که شما عمده خرید میکنید هزینه کمتری میپردازید حال فکر کنید یک شرکت مواد مورد نیاز خودش را در مقیاس های بسیار بزرگتر خریداری کند در این حالت هزینه تمام شده کالاها برای او بسیار کمتر میشود و میتواند قیمت نهایی کالا را هم تا جایی که امکان دارد کمتر کند

استفاده از مقیاس باعث میشود تا شرکت هایی که از این استراتژی استفاده میکنند به راحتی بتوانند حجم بیشتری از بازار را از آن خود کنند و علت آن هم این است که این شرکت ها تا جایی که بخواهند میتوانند قیمت کالاهای شان را کاهش دهند اما باقی شرکت ها تا یک محدوده مشخصی میتوانند قیمت را کاهش دهند چرا که اگر بیش از حد این قیمت را کاهش دهند دیگر حتی نمیتوانند هزینه تولید کالاها را مدیریت کنند

2.سرمایه گذاری روی فناوری

بسیاری از شرکت ها یک بار برای خرید فناوری هزینه و سپس بارها در مواقع مختلف از آن استفاده میکنند برای مثال بسیاری از شرکت ها با استفاده از فناوری هایی که در یک بازه زمانی کوتاه محصولات بیشتری را تولید میکنند باعث میشوند تا مقدار زیادی در هزینه ها وقت و نیروی انسانی صرفه جویی شود گاهی اوقات حتی بعضی از شرکت ها فناوری هایی را اختراع میکنند و حق اختراع آن را هم ثبت میکنند تا سایر شرکت ها نتوانند از ان استفاده کنند در این حالت معمولا رقابت خیلی سخت تر خواهد شد

3.تامین منابع اولیه

در مورد اول گفتیم که اگر یک شرکت تلاش کند و محصولات عمده بخرد هزینه مواد اولیه اش به مقدار قابل توجهی کم میشود حال اگر دیگر واسطه ای در میان نباشد چه اتفاقی می افتد ؟ یعنی یک شرکت خود به شخصه مواد اولیه خود را تامین کند در این حالت قطع به مقدار قابل توجهی هزینه های اولیه کاهش پیدا میکند در ضمن این شرکت میتواند مواد اولیه را به سایر شرکت ها و با قیمت بالاتر نیز بفروشد تا از این طریق هم بتواند درآمد شرکت خود را افزایش بدهد

4.بهبود کارایی

اگر شرکت بتواند کاری انجام دهد که عملکرد آن با حداقل ترین نیروها انجام شود میتوانیم بگوییم آن شرکت در حال بهبود کارایی خود است برای مثال اگر شرکت بتواند از تعداد نیروهای کمتری در بخشها غیر ضروری استفاده کند میتواند میزان حقوق اش بهتر مدیریت کند و به نوعی در هزینه ها تولید صرفه جویی کند

البته تنها راه بهبود کارایی کاهش تعداد کارکنان نیست کاهش زمان تولید محصولات ، کاهش هزینه های مربوط به برق و مسائل مشابه آن نیز میتواند تا حد زیادی باعث بهبود کارایی یک شرکت شود

5.محدود سازی محصولات و خدمات

در نهایت یکی دیگر از راه های تبدیل شدن به رهبر هزینه ها در بازار این است که یک شرکت تعداد خدمات و محصولات خود را کمتر کند با کاهش تعداد محصولات شرکت میتواند تمرکز اش را صرفا روی یک محصول بگذارد معمولا در این مواقع شرکت ها محصولی که بیشترین سود را دارد در نظر میگیرند و با برنامه ریزی تلاش میکنند تا هزینه تمام شده محصولاتش را نیز به حداقل برساند در این حالت میتوانند بهترین قیمت را روی کالای خود بگذارند

فراموش نکنید که همواره هنگام تحلیل کسب کار و طراحی استراتژی کسب و کار به این موضوع فکر کنید که شما باید رهبر هزینه باشید نه رهبر قیمت! برخی فکر میکنند اگر همیشه کمترین قیمت را به مشتریان ارائه کنند موفق تر خواهند شد اما اصلا اینطور نیست! ما در این مقاله از سایت مرکز بیزینس کوچینگ ایران  تلاش کردیم با شما درمورد استراتژی رهبری هزینه صحبت کنیم امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد اگر به سایر مباحث حوزه کسب و کار علاقه دارید به شما پیشنهاد میکنیم تا در دوره بیزینس کوچینگ شرکت کنید تا به سایر مباحث مربوط به حوزه های کسب وکار نیز مسلط شوید