چگونه یک کوچ موفق باشم؟

اگر به تازگی قصد دارید تا به عنوان یک بیزنس کوچ فعالیتتان را به صورت جدی آغاز کنید، احتمالا به دنبال روش‌ها و ترفندهایی هستید که بتواند علاوه بر مطرح شدنتان در مارکت فعلی، آغاز موفق و پرقدرتی را هم برایتان در این زمینه رقم بزند. الگو برداری از بیزنس کوچ‌های موفق و سرشناس می‌تواند در زمینه بهبود فعالیتتان بسیار تاثیرگذار باشد. امروز قصد داریم رموز مشترکی که منجر به عملکرد موفقیت آمیز به عنوان یک بیزنس کوچ می‌شود را باهم مرور کنیم. پس در ادامه این مقاله با ما همراه شوید.

چگونه به عنوان یک بیزنس کوچ در ابتدای کار فعالیت موفقیت آمیز داشته باشم؟

به عنوان یک فرد تازه‌ کار در این زمینه باید بدانید که یکی از عوامل موفقیت شما به عنوان بیزنس کوچ این است که همیشه اطلاعاتتان را به روز نگه‌دارید و به مطالعه بیزنس‌های مختلف بپردازید. در ابتدا قبل از این‌که فعالیتتان را آغاز کنید به عنوان یک کسب و کار نوپا، دانستن یک سری نکات به شما کمک می‌کند که سریع‌تر و واضح‌تر مسیر کاریتان را در پیش بگیرید. از جمله نکات ضروری در حین شروع فعالیت باید به موارد زیر اشاره داشت:

1- هدف‌گذاری اولین گام برای داشتن یک شروع پرقدرت

به عنوان یک بیزنس کوچ، هدف شما از انجام این کار چیست؟ به چه سطحی از موفقیت کاری فکر می‌کنید؟ هر کسب و کار موفقی از همان ابتدا برای خود اهداف کاری و مالی مشخصی را تعیین می‌کند. این کار به شما تصویر مشخصی از مسیر کاری که می‌خواهید به عنوان یک بیزنس کوچ در آن فعالیت داشته باشید، خواهد داد. توجه داشته باشید که ریشه هر هدفی در واقع بازتابی است که شما از خودتان دارید، پس باید در این مورد به اندازه کافی خوب فکر کنید. قبل از هرچیزی با خودتان در مورد این‌که چرا این مسیر کاری را انتخاب کرده‌اید و دوست دارید چه دست آوردی از انجام بیزنس کوچینگ کسب کنید صادق باشید. برای این‌که به پاسخ درستی برسید می‌توانید سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

چرا می‌خواهم به عنوان بیزنس کوچ شروع به فعالیت کنم؟
عملکرد خودم را در زمینه بیزنس کوچینگ چطور می‌بینم؟
چه مدت است که به فکر شروع کسب و کارم در حوزه بیزنس کوچینگ هستم؟
دوست دارم به عنوان یک بیزنس کوچ به چه هدفی دست پیدا کنم؟

با پاسخ دادن به سوالات فوق شما می‌توانید هدف و رسالتتان را در زمینه بیزنس کوچینگ به وضوح مشخص کنید. نهایتا ممکن است از جواب‌های خود شگفت‌زده شوید اما توجه داشته باشید که نتیجه هرچه که باشد دقیق و صریح خواهد بود. برای مثال بعد از این‌که به سوالات بالا جواب دادید، ممکن است نتیجه بگیرید که کار بیزنس کوچینگ را برای این‌که به سرمایه کمی احتیاج دارد انتخاب کرده‌اید و هدفتان این است که طی 5 تا 10 سال آینده بتوانید در حوزه بیزنس کوچینگ برای کسب و کارهای کوچک و نوپا فعالیت موثر داشته باشید و در مارکت کوچینگ در این زمینه به اندازه کافی مطرح شوید. این موضوع هدف شما را به وضوح مشخص کرده و باعث می‌شود تا بتوانید کسب و کارتان را به سمت دستیابی به هدف مورد نظر هدایت کنید.

از طرف دیگر اگر در نهایت نتیجه برایتان به صورت ” دوست دارم در چند سال آینده یک بیزنس کوچ با درامد بسیار بالا باشم” درآمد، باید بدانید که تعبیر شخصی هر فردی از این جمله متفاوت خواهد بود و همین باعث می‌شود هدف شما مبهم تلقی شده و مسیر کاریتان همچنان نامشخص باقی بماند.

2- یک الگوی کاری که از نظرتان موفق است را سرمشق کسب و کارتان قرار دهید

منظور از این جمله، تقلید کردن از یک بیزنس موفق مورد نظرتان نیست؛ بلکه توصیه می‌کنیم بعد از این‌که هدفتان از انجام بیزنس کوچینگ را مشخص کردید، روی یک الگوی درست که در حوزه کارتان وجود دارد، تمرکز کرده و آن را مورد استفاده قرار دهید. در این مرحله باید بدانید که به عنوان یک بیزنس کوچ کار شما اساسا از دو بخش اصلی تشکیل شده است.

یک بیزنس کوچ مبتدی که تازه وارد این حوزه کاری شده است، به یک الگو بیزنسی احتیاج دارد تا با تکیه به توضیحات آن بتواند استراتژی قیمت‌گذاری، تکنیک‌های هدایت کسب و کار و برنامه‌ریزی درست و واقع‌بینانه برای رشد و توسعه کاری خود در آینده را یاد بگیرد. بعد از این‌که موارد فوق را به خوبی آموزش دیدید، از الگوی تجاریتان برای کمک به مشتریان خود هم استفاده خواهید کرد که در ادامه این مورد را بیشتر برایتان توضیح خواهیم داد.

اکثر بیزنس کوچ‌ها به یک الگوی کسب و کار کاربردی و اصولی احتیاج دارند تا با توجه به آن بتوانند تغییراتی که لازم است در بیزنس خود اعمال کنند را درست انتخاب کرده و بر اساس استانداردهای الگویشان اصلاحات کاری لازم پیاده‌سازی کنند. برای نمونه الگوی رشد (که از هدف، واقعیت، موانع و راهکار برای از بین بردن موانع و حرکت به سمت پیشرفت تشکیل شده است) را باهم بررسی می‌کنیم. این الگو برای اولین بار در دهه 1980 معرفی شد و می‌توان گفت روشی سیستماتیک است که برای بررسی مشکلات تجاری از آن استفاده می‌شود. اما این تنها الگوی موجود نیست بلکه الگوهای دیگری مانند الگوی هوشمند (مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دسترس، واقع‌بینانه و محدود به زمان) را نام برد که در زمینه تجاری بسیار مورد استفاده و استقبال قرار گرفته است.

بعد از این‌که متوجه شدید به عنوان یک بیزنس کوچ از چه الگوی تجاری می‌خواهید استفاده کنید، می‌توان به پیدا کردن ثبات و پایه و اساس محکم در کسب و کارتان امیدوار باشید. وقتی شما بتوانید از دریچه اهداف کاری وضعیتتان را مورد بررسی قرار دهید، درک درستی از حرکت بعدی و مسیر حرکتی که در آن هستید، خواهید داشت.

3- نام شما باید حق انحصاری داشته باشد

تمرکز اولیه شما باید روی پیدا کردن مشتری درست و ارائه خدمات بی‌نقص در زمینه بیزنس کوچینگ به آن‌ها باشد؛ اما در این بین باید کمی فراتر از چارچوب فعلیتان را نیز در نظر بگیرید. بسیار از بیزنس کوچ‌ها از افرادی که به آن‌ها سرویس ارائه می‌دهند به عنوان پلی برای موفقیت‌های تجاری بیشتر استفاده می‌کنند. برای مثال بگذارید یک بیزنس کوچ موفق مانند مایکل پورت (Michael Port) را در نظر بگیریم. او توانست با ایجاد مالکیت معنوی، بیزنس کوچ موفق خود را به شغلی بسیار پردرآمد تبدیل کند.

اگر بخواهیم کمی دقیق‌تر وضعیت و عملکرد این بیزنس کوچ سرشناس را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که او از تجربیات خود به عنوان یک بیزنس کوچ استفاده کرده تا کتاب و مقالات خوبی برای جامعه هدف بنویسد و کنفرانس‌های بیشتری برگزار کند؛ که همه این‌ها نتیجتا برای او مشتری‌های بیشتری را جذب کرده و باعث مطرح شدن هر چه بیشتر او شد. به کمک این شیوه هم شما به عنوان یک بیزنس کوچ و هم مشتریانتان از سود دو طرفه بهره خواهید گرفت.

اگر در ابتدای راه خود به عنوان یک بیزنس کوچ هستید، ممکن است زمان کافی برای نوشتن کتاب و یا تدوین برنامه‌های آموزشی در این حوزه نداشته باشید اما به خاطر داشته باشید که یک شروع پرقدرت همیشه به طرز کاملا هوشمندانه برایتان موفقیت به همراه خواهد داشت. به ایده نوشتن کتاب، برگزاری دوره‌ها و برنامه‌های آموزشی، وبینار و موضوعاتی برای سخن‌رانی در زمینه بیزنس کوچینگ فکر کنید. سپس از همین موضوعات استفاده کرده و روی مشتریان و آینده کاری خود سرمایه‌گذاری کنید.

4- انتخاب هوشمندانه مشتریان زمینه‌ساز موفقیت بیشتر شماست

اگر می‌خواهید یک کوچ موفق باشید از همان ابتدای فعالیت باید در جستوجوی پیدا کردن مشتریان درست باشید. اگر بخواهید شبکه فعالیت خود را بیش از حد توانتان گسترش دهید، بعد از مدت کوتاهی متوجه می‌شوید که زمان زیادی را صرف مشتریانی کرده‌اید که حتی با اهداف کاریتان هماهنگ نبوده و در نهایت دستاوردی برایتان نداشته‌اند. اما توجه داشته باشید که این موضوع به هیچ عنوان به این معنا نیست که باید فیلترهای زیادی برای انتخاب مشتری بگذارید چراکه در نهایت مشتری نخواهید داشت!

هدف اصلی در این قسمت در نظر گرفتن حوزه کوچینگ مختص به خودتان بوده که بتوانید با تکیه بر آن جامعه هدف را در مشتریانتان مشخص کنید. هرچقدر در یک زمینه مشخص مشتریان بیشتری داشته باشید، کارتان راحت‌تر خواهد بود

5- قدرت تاثیر و نفوذ تجربیاتتان را دست کم نگیرید

باید توجه کنید که از تجربیات گذشته خود حداکثر استفاده را در زمینه کوچینگ به مشتری داشته باشید. وقتی که می‌خواهید حوزه کاری کوچینگ خود را مشخص کنید همیشه توجهتان به سمت موضوعی باشد که روی آن تسلط کافی دارید. برای مثال اگر قبل از فعالیت به عنوان یک بیزنس کوچ، شغلتان در زمینه منابع انسانی بوده بهتر است که حالا هم با مشتریانی کار کنید که فیلد کاری آن‌ها توسعه مدیریتشان است. در نظر گرفتن این نکته باعث می‌شود که در زمینه کوچینگ عملکرد بهتری داشته باشید و سریع‌تر بتوانید مسیر موفقیت را طی کنید.

توجه به جزئیات یعنی موفقیت بیشتر

به خاطر داشته باشید که موفقیت در حوزه کوچینگ یک فرمول طلایی مشخص ندارد. تنها نکته‌ای که بی شک می‌توانید سرلوحه خود قرار دهید این است که تا جایی که می‌توانید بهترین عملکرد را داشته و از منابع اطلاعاتی معتبر استفاده کنید. همیشه خودتان را به روز نگه دارید و روی دانشتان به عنوان یک کوچ سرمایه‌گذاری لازم را داشت باشید. در دنیای کوچینگ موفقیت از آن کسی است که بیشتر از سایر افراد به جزئیات توجه کرده است. پس فرمول طلایی موفقیت خودتان را با تکیه به اطلاعات، استراتژی درست، هدف‌گذاری و استفاده حداکثری از مهارت‌هایتان بسازید!